دیروز که دیدمت داشتم فکر میکردم تو هم اگر مرا میدیدی قلبت مثل من شروع به تپیدن میکرد؟

 

(بله میگویم شروع به تپیدن. تند تر زدن مال کسیست که قلبش خود به خود بتواند کار کند. نه من.)

 

یا تو هم بغض گلویت را میگرفت؟

 

یا تو هم پاهایت را به زور نگه میداشتی که سمت من مسیرشان را کج نکنند؟.

 

دلم را خواستم به این ها خوش کنم اما یادم آمد تو حتی من را ندیده باشی هم من میتوانم دو ساعت تمام به تصویر کارتونی ات خیره شوم و هی طراحش را فحش بدهم که چرا چشمانت را خوب نکشیده و بعد هی لبخند بزنم که اگر میخواست هم نمی توانست.:)


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها